من عاطفه ام - 39

می نویسم برای تویی که نمیشناسمت. ممکن است دیده باشیم هم را، وقت خرید ، در دانشگاه، یا شاید آن روز...
شاید نگاهمان تلاقی کرده، و لبخند سبزی که رشته پیوند همه مان بود، روی لب هامان دویده باشد.
تو هم مثل من لابد کنار دوستانت و تمام آن جمعیتی که تا بی نهایت ادامه داشت، به خاطر حقیقت انقلاب را گام میزدی، انقلابی که قرار بود به آزادی برسد...
تو هم شاید خاموش، دستت را به نشان پیروزی بالا بردی؛ چرا که مثل من و میلیونها "من"، می دانستی حق پیروز است...
نوشتم که بدانی و بدانند که"ما همه با هم هستیم"، و زندان اندازه همه ما جا ندارد!
نرگس

0 نظرات: